مجله روانشناسی و روانپزشکی



برای مشکلات روحی و روانی از چه کسی کمک بگیرم؟

روانپزشکی و 

روانشناسی تخصص هایی هستند که همپوشانی دارند. متخصصان هر دو رشته در زمینه سلامت روان تخصص دارند. تخصص روانپزشکان و روانشناسان حالات روحی و روانی و شیوه ای است که بر رفتار و سلامت فرد تاثیر می گذارد. آنها اغلب با یکدیگر برای جلوگیری، تشخیص و درمان بیماری های روحی کار می کنند. و هر دوی روانپزشک و روانشناس متعهد به کمک به افراد برای حفظ سلامت روان خود هستند.

 

برای مشکلات روحی و روانی از چه کسی کمک بگیرم؟

 

اما بین روانپزشکی و روانشناسی تفاوت هایی وجود دارد. و گاهی اوقات این تفاوت ها افراد را، مخصوصا زمانی که به دنبال کمک هستند گیج می کنند. این موضوع که روانپزشکان و روانشناسان تنها متخصصان بهداشت روان نیستند که می توانید از میان آنها انتخاب کنید، موضوع را کمی گیج کننده تر هم می کند چرا که مشاوران سلامت روان، مددکاران اجتماعی، پرستاران و دیگر افرادی که با مسائل سلامت روان درگیر هستند نیز برای کمک به شما وجود دارند. و اگر شما رویکردهای چندگانه ی درمان را در نظر بگیرید، از مشاوره تا انواع مختلف روان درمانی، به نظر می رسد که سیستم سلامت روان دارای پیچ ​​و خم هایی است که گاه به نطر میرسد بدون بهره گیری از راهنمایی درست به سختی می توان از میان آن مسیریابی کرد.

اما در اینجا راهنمایی وجود دارد که می توانید از آن برای کمک به یافتن مسیر خود از این پیچ و خم استفاده کنید.

 

از کجا شروع کنید

مسائل مربوط به سلامت روان، به ویژه اگر مزمن(مداوم یا با وقوع مکرر) باشد، می تواند ناتوان کننده باشد. بدن شما می تواند به صورت فیزیکی به افسردگی یا اضطراب پاسخ دهد که بسیار شبیه به بیماری جسمی است. و گاهی اوقات دلیل بیماری جسمی فرد می تواند مشکلات روانی باشد. بنابراین زمانی که فکر می کنید دچار مشکل روانی شده اید، اولین فردی که به وی مراجعه می کنید پزشک عمومی شما است.

پزشک شما در مورد علائم و مدت زمان بروز علائم و پایداری آن ها از شما سوالاتی می کند. پزشک شما را برای مشکلات فیزیکی که می توانند علائم مربوطه را ایجاد کنند، معاینه کرده و به شما در تصمیم گیری در مورد متخصص سلامت روان و نوع درمان مناسب یاری می رساند.

 

انواع تخصص های سلامت روان

پزشک شما ممکن است شما را به یکی از متخصصان سلامت روان زیر رجوع دهد:

 

روانپزشک. روانپزشک پزشکی است که در پیشگیری، تشخیص و درمان بیماری روانی تخصص گرفته است. آموزش روانپزشکی با چهار الی هشت سال دوره پزشکی عمومی ( در کشورهای مختلف) شروع می شود که به دنبال آن فرد با گدراندن دوره سه الی شش سال آموزش تخصصی به عنوان یک روانپزشک در نظر گرفته می شود. یک روانپزشک آموزش هایی می بیند تا مشکلات سلامت روانی را از دیگر مشکلات پزشکی که می تواند باعث بروز علائم روانپزشکی شود، تمیز دهد. روانپزشکان همچنین تأثیرات بیماری روانی را روی دیگر شرایط جسمانی (مانند مشکلات قلب یا فشار خون بالا) و اثرات داروها بر روی بدن (مانند وزن، قند خون، فشار خون، خواب و عملکرد کلیه یا کبد) را کنترل می کنند.

به عنوان یک پزشک، روانپزشک مجاز به نوشتن نسخه دارویی است. بسیاری از اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب، اختلال ADHD یا اختلال دوقطبی می توانند به طور موثر با داروهای خاص درمان شوند. اگر با یک روانپزشک کار می کنید، بسیاری از درمان ها ممکن است روی مدیریت دارو تمرکز کنند. گاهی اوقات دارو به تنهایی برای درمان بیماری روانی کافی است. گاهی اوقات ترکیبی از دارو و روان درمانی یا مشاوره مورد نیاز است. اگر این چنین باشد، روانپزشک ممکن است روان درمانی را نیز شخصا ارائه دهد و یا ممکن است شما را به یک مشاور یا سایر متخصصان بهداشت روانی ارجاع دهد.  روانپزشکان در خلال دوره آموزشی تخصصی خود برای انجام انواع روان درمانی آموزش نظری و عملی میبینند.

روانشناس. یک روانشناس در رشته روانشناسی که مطالعه روان و رفتار میباشد آموزش دیده است. روانشناس در زمان تحصیل خود ارزیابی و درمان شیوه عملکرد روانی و عاطفی را آموزش می بیند. پس از فارغ التحصیلی، روانشناس بالینی یک دوره کارآموزی را که دو تا سه سال طول می کشد انجام می دهد و آموزش های بیشتری در زمینه روش های رواندرمانی، نظریه روانشناختی و درمان رفتاری می بیند.

روانشناسان مجاز واجد شرایط مشاوره و روان درمانی و انجام تست های روانسنجی هستند. هرچند که روانشناسان پزشک نیستند. این موضوع بدین معنی است که روانشناسان نمی توانند دارو و روش های پزشکی را تجویز کنند. بسیاری از روانشناسان با همکاری روانپزشکان به صورت گروهی کار می کنند و وظیفه مداخلات روانشناختی را به عهده دارند.

مشاور بهداشت روانی مجاز. یک مشاور روانشناختی، متخصص سلامت روانی است که دارای مدرک در رشته روانپزشکی, روانشناسی، مشاوره و یا زمینه مرتبط است. به منظور کسب مجوز، مشاور حرفه ای پس از فارغ التحصیلی نیاز به دو سال تجربه کاری با متخصصان سلامت روان است. یک مشاور روانشناختی واجد شرایط ارزیابی و درمان مشکلات روانی با ارائه مشاوره یا روان درمانی است.

مددکار اجتماعی بالینی. یک مددکار اجتماعی بالینی دارای حداقل مدرک در رشته مددکاری اجتماعی است تا قادر به ارزیابی و درمان بیماری های روانی باشد. علاوه بر ارایه آموزش، مددکاران اجتماعی می توانند مدیریت موارد و برنامه ریزی های ترخیص بیمار را به عنوان مدافع بیماران و خانواده آن ها نیز ارائه دهند.

روان پرستار. برخی از پرستاران آموزش های ویژه ای در زمینه ارائه خدمات بهداشت روان داشته اند. بسته به سطح آموزش و صدور گواهینامه آنها می توانند بیماران را برای بیماری های روانی ارزیابی کنند و برخی آموزشهای روانی را ارائه دهند. این پرستاران همچنین دارای مجوز ارایه  بر داروها به بیماران تحت نظارت یک پزشک هستند. پرستاران همچنین خدمات مدیریت موارد را ارائه می دهند و به عنوان حامی بیمار عمل می کنند.

 

تفاوت بین مشاوره و روان درمانی

اگر چه اصطلاحات مشاوره و روان درمانی اغلب به جای هم استفاده می شود، بین روان درمانی و مشاوره روانشناسی تفاوت هایی وجود دارد. مشاوره بر روی مسائل خاصی متمرکز است و برای کمک به فرد برای حل یک مشکل خاص مانند اعتیاد یا مدیریت استرس طراحی شده است. تمرکز ممکن است بر حل مسئله یا یادگیری تکنیک های خاص مانند جرات ورزی برای مقابله یا اجتناب از مشکل باشد. مشاوره همچنین معمولا کوتاه تر از روان درمان است.

روان درمانی طولانی تر از مشاوره است و در گستره وسیعی از موضوعات تمرکز دارد. اصل اساسی این است که الگوهای ذهنی و رفتاری فرد بر رفتار افراد با جهان تاثیر می گذارد. بسته به نوع خاصی از روان درمانی که مورد استفاده قرار می گیرد، هدف این است که به افراد کمک کنیم تا بتوانند استرس خود را بطور موثر مدیریت کرده، الگوهای رفتار خود را که ممکن است مانع دستیابی به اهداف شخصی شوند را درک کنند، روابط رضایت بخش تر داشته باشند، و در شرایط استرس زا تفکر و احساساتشان را بهتر تنظیم کنند. اگر فرد مبتلا به بیماری روانی مثل افسردگی، اختلال شخصیت، یا اختلال اضطراب باشد، روان درمانی همچنین بر روش هایی که بیماری بر زندگی روزانه وی تأثیر می گذارد نیز تمرکز می کنند و بر چگونگی شناخت بیماری و مدیریت علائم آن و دنبال کردن توصیه های پزشکی تمرکز می کند.


ناراحتی, احساس پایین بودن, از دست دادن علاقه یا لذت در فعالیت‌های روزانه - اینهانشانه‌های آشنایی با همه ما هستند. اما اگر آن‌ها زندگی ما را اساساً تحت‌تاثیر قراردهند, ممکن است افسردگی باشد.

با توجه به مراکز کنترل و پیش‌گیری از بیماری‌ها, بیش از ۸۰ % افراد مبتلا به افسردگیدر هر دوره هفته‌ای یک‌بار دچار افسردگی شدند. این موضوع قابل‌توجه است و مقیاسمساله را نشان می‌دهد.

براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی, افسردگی شایع‌ترین بیماری در سراسر جهان وعامل اصلی ناتوانی است. آن‌ها تخمین می‌زنند که بیش از ۱ میلیون نفر تحت‌تاثیرافسردگی قرار دارند.

واقعیات سریع در مورد افسردگی:

به نظر می‌رسد افسردگی در میان ن شایع‌تر از مردان است.

علائم شامل کمبود شادی و کاهش علاقه به چیزهایی هستند که برای خوشبختی فردمورد استفاده قرار می‌گیرند.

رویداده‌ای زندگی مانند داغدیدگی, تغییراتی خلق می‌کنند که معمولاً از ویژگی‌هایافسردگی متمایز می‌شوند.

علل افسردگی به طور کامل شناخته‌نشده است, اما احتمالاً ترکیبی پیچیده از عواملژنتیکی, زیستی, محیطی و روانی اجتماعی است.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در این خصوص به وبسایت دکتر امیتیس توکلی مراجعه نمایید.


ا

ختلال دوقطبی شرایطی است که تغییرات شدید در حالت و نوسانات در سطوح انرژی و فعالیت را نشان می‌دهد که می‌تواند زندگی روزمره را دشوار سازد .

این یک بیماری ذهنی جدی است که اگر درمان نشود می‌تواند روابط را از بین ببرد ، چشم‌انداز شغلی را تضعیف کند، و به طور جدی بر عملکرد تحصیلی تاثیر بگذارد . در برخی موارد ، می‌تواند منجر به خودکشی شود .

تخمین زده می‌شود که ۲.۹ درصد از آمریکایی‌ها تشخیص اختلال دو قطبی را دارند و ۸۳ درصد موارد به عنوان ماده حاد طبقه‌بندی شده‌اند .

تشخیص معمولا ً بین سنین ۱۵ تا ۲۵ سال رخ می‌دهد ، اما در هر سنی می‌تواند رخ دهد . این بیماری ن و مردان را به طور مساوی تحت‌تاثیر قرار می‌دهد .

واقعیت‌های سریع در اختلال دو قطبی

در اینجا چند نکته کلیدی درباره اختلال دو قطبی وجود دارد . جزئیات بیشتر در مقاله اصلی است .

اختلال دوقطبی یک بیماری جدی است که اختلالات شدید در حالت روحی را در بر می‌گیرد .

فرد مبتلا به افسردگی یا افسردگی و افسردگی است که ممکن است شامل جنون باشد .

قسمت‌ها ممکن است چند هفته یا چند ماه ادامه داشته باشند ، با دوره‌های ثبات بین آن‌ها.

آن می‌تواند با دارو اداره شود ، اما ممکن است کمی طول بکشد تا دز مناسب و ترکیب را پیدا کند .

علایم اختلال دو قطبی:

نشانه‌ها بین مردم فرق می‌کنند . برخی افراد نوسانات روحی را با نشانه‌هایی از جنون و سپس افسردگی که برای چند ماه یا با ماه‌ها ثبات بین آن‌ها دوام می‌آورند ، دارند . برخی ماه‌ها یا سال‌ها در حالت " بالا " یا " کم " سپری می‌کنند .

یک " حالت مختلط " زمانی است که یک اپیزود افسرده و افسرده همزمان اتفاق می‌افتد . فرد ممکن است احساس منفی و یا افسردگی داشته باشد ، اما ممکن است احساس اضطراب و بی‌قراری داشته باشد .

Mania یا hypomania

شیفتگی و شیفتگی به حالت " بالا " اشاره می‌کنند . Mania فرم more است .

نشانه‌ها می‌توانند شامل :

در طول یک اپیزود جنون‌آمیز ، فرد ممکن است در رفتار پرخطر مانند خرج کردن مقدار زیاد پول درگیر شود .

در طول یک اپیزود جنون‌آمیز ، فرد ممکن است در رفتار ریسک دار درگیر شود .

impaired

سیم‌کشی "سیم‌کشی شده "

حس حواس‌پرتی یا ملالت ،

یا مدرسه یا مدرسه گم شده‌بو

به این فکر می‌کنند که می‌توانند هر کاری بکنند .

اعتقاد به اینکه هیچ چیز غلط نیست

به شدت به آینده نزدیک می‌شد ، گاه به شدت خشمگین می‌شد ،

احتمال درگیر شدن در رفتار پرخطر

حسی از بودن در بالای دنیا ، خوشحالی ، و یا خوشحالی

اعتماد به نفس بیش از حد ، حس عزت‌نفس و اعتماد به نفس

حرف زدن بیش از حد و تند حرف زدن که ممکن است از یک موضوع به موضوعی دیگر بپرد

فکر " مسابقه " که می‌آیند و به سرعت می‌روند و ایده‌های عجیب و غریبی که فرد ممکن است روی آن عمل کند

این ممکن است شامل هدر دادن پول ، سواستفاده از مواد مخدر یا الکل و شرکت در فعالیت‌های خطرناک باشد . میل جنسی بالاتر ممکن است به بیبندوباری جنسی منجر شود .



حمله وحشت چه حسی خواهد داشت ؟

حملات وحشت منجر به بروز انواع علائم نگران‌کننده می‌شود که می‌تواند برای فردی که این حمله را تجربه می‌کند ، ترسناک باشد . برخی از مردم دچار ترس از حملات قلبی شده‌اند و بسیاری معتقدند که آن‌ها در حال مرگ هستند . برخی دیگر آمیزه‌ای از تردید و یا سرنوشت قریب‌الوقوع را احساس می‌کنند . برخی نیز می‌توانند حوادث را به شدت خجالت‌آور بدانند و از گفتن به دوستان ، خانواده و یا یک متخصص سلامت روانی اجتناب کنند .

علایم حمله پانتیک بر پایه معیارهای ترس و اضطراب DSM - ۵ ، علائم حملات عصبی عبارتند از : ضربان قلب ، ضربان قلب ، یا لرزش خفیف احساس خفگی ، یا احساس سوزش یا لرزش خفیف ( که معمولا ً به عنوان " سوزن و سوزن " یاد می‌شود ) ، حملات وحشت باید غیر منتظره بوده و در طول حمله ۴ یا بیشتر علائم فوق رخ دهد . برای حملات اضطرابی که انتظار می‌رود ، به این معنی است که انتظار نمی‌رود توسط فرد مورد انتظار قرار بگیرند ، اما در رابطه با هر گونه اضطراب ، اضطراب و یا اختلال سلامت روانی ، چهار یا چند نشانه نیز باید رخ دهد .

چه مدت یک حمله وحشت به پایان می‌رسد ؟

اگرچه طول مدت بین افراد متفاوت است ، معمولا ً حملات وحشت در عرض ۱۰ دقیقه به اوج خود می‌رسند و سپس علائم شروع به خاموشی می‌کنند . حملات وحشت به ندرت بیش از یک ساعت طول می‌کشد و در حدود ۲۰ تا ۳۰ دقیقه طول می‌کشد .

آیا ترس برای قلب شما بد است ؟

طبق مطالعات منتشر شده در روانشناسی Medicine۱ ، افرادی که از

حملات وحشت و اختلال وحشت رنج می‌برند ممکن است در معرض خطر حمله قلبی و بیماری‌های قلبی بعد از زندگی قرار بگیرند . در حالی که ارتباط بین اختلالات عصبی و بیماری قلبی بحث‌برانگیز است ، مطالعه نشان داد که در مقایسه با افراد بدون اختلال اضطراب ، مبتلایان به خطر ۳۶ درصدی حمله قلبی و افزایش ۴۷ درصدی خطر بیماری‌های قلبی مواجه شده‌اند . اگر از حملات وحشت رنج می‌برید ، به دنبال توجه به علایم درد قفسه‌سینه به منظور رد هر گونه مشکلی با سلامت قلبی باشید .

آیا می‌توانید از یک حمله وحشت هلاک شوید ؟

در حالی که حملات عصبی باعث مشکلات فیزیکی مختلفی می‌شوند و بسیاری از افراد احساس می‌کنند که در هنگام تجربه کردن در شرف مردن هستند ، شما نمی‌توانید از یک حمله وحشتزده جان خود را از دست بدهید .

اطلاعات بیشتر در وبسایت دکتر امیتیس توکلی


حملات وحشت زده ، هجوم ناگهانی و شدید ترس ، وحشت و یا اضطراب هستند . آن‌ها سخت هستند ، و همچنین علائم فیزیکی و عاطفی هم دارند .

بسیاری از افراد با

حملات پانتیک ممکن است به سختی نفس بکشند ، به شدت عرق کرده، می‌لرزند و احساس می‌کنند که قلبشان فشرده می‌شود.

برخی افراد همچنین درد قفسه‌سینه و احساس جدایی از واقعیت یا خود را در طی یک حمله وحشتزده تجربه خواهند کرد ، بنابراین آن‌ها فکر می‌کنند که دچار حمله قلبی شده‌اند . برخی دیگر احساس می‌کنند که احساس می‌کنند سکته کرده‌اند .

حملات وحشت می‌توانند ترسناک باشند و ممکن است به سرعت به شما ضربه بزنند . در اینجا ۱۱ استراتژی وجود دارد که می‌توانید از آن‌ها برای متوقف‌کردن یک حمله عصبی زمانی استفاده کنید که یک یا وقتی احساس می‌کنید که یکی از آن‌ها وارد می‌شود : ۱ . استفاده از تنفس عمیق در حالی که تند تند نشانه حملات ترس است که می‌تواند ترس را افزایش دهد، تنفس عمیق می‌تواند علائم ترس را در طی یک حمله کاهش دهد .

اگر قادر به کنترل نفس خود هستید ، احتمال کمتری وجود دارد که به نفس نفس افتاده باشید که می‌تواند علائم دیگر را ایجاد کند - و حمله وحشت نیز بدتر می‌شود .

بر روی گرفتن نفس عمیق در دهان و بیرون از دهان خود تمرکز کنید ، احساس کنید که هوا به آرامی سینه و شکم شما را پر می‌کند و سپس به آرامی آن‌ها را ترک می‌کند . برای یک ثانیه نفس بکشید ، یک ثانیه نگه دارید ، و بعد برای شمارش of بیرون بکشید .

۲. تشخیص دهید که به جای حمله قلبی دچار یک حمله عصبی می‌شوید ، می‌توانید به خودتان یادآوری کنید که این یک حمله موقتی است ، می‌گذرد و شما درست می‌گویید .

ترس از اینکه ممکن است در حال مرگ باشید و یا اینکه تقدیر قریب‌الوقوع در حال افزایش است را در نظر بگیرید ، هم علائم حملات وحشت . این به شما این امکان را می‌دهد که بر روی تکنیک‌های دیگر برای کاهش علائم خود تمرکز کنید .

اطلاعات بیشتر در وبسایت دکتر توکلی


چگونه افراد با قانوندر زندگی روزانه زندگی می‌کنند ( بجز نگران ) ؟

Perfectionism : افراد بالغ با gad افراد کامل هستند . آن‌ها می‌توانند ساعت‌ها صرف یک کار ساده کنند تا مطمئن شوند که آن را کامل کرده‌اند . این ممکن است شامل خواندن مجدد یک مدرسه یا تکالیف کاری به طور مکرر ، یا از روی جزئیات کوچک در محل کار یا در خانه باشد ( به عنوان مثال چه نوع فونت برای استفاده در یک پست الکترونیکی ، چه برای استفاده از یک محصول تمیز کننده جدید در خانه ) .

عدم تحمل عدم اطمینان : افراد مبتلا به gad به نظر می‌رسد نسبت به عدم اطمینان حساسیت دارند . یعنی ، زمانی که ۱۰۰ درصد مطمئن نیستند ، دیگران ، اعمال و تصمیم‌گیری‌ها ، یا آینده را دوست ندارند . به دلیل این ، آن‌ها اغلب در رفتارهای خسته‌کننده و وقت گیر طراحی می‌شوند ( مثلا " درخواست چند نفر را قبل از تصمیم‌گیری کم ) " ( به عنوان مثال " درخواست چند نفر را قبل از تصمیم‌گیری کم ) " ( به عنوان مثال مراجعه به افراد دیگری در خانه برای انجام دادن کاره‌ای کوچک به منظور حصول اطمینان از اینکه " درست انجام شده‌است ) اجتناب / به تعویق انداختن " . این می‌تواند شامل اجتناب از دوستی یا فرصت‌های جدید ، و به تعویق انداختن تا زمانی که ممکن است قبل از اتمام کار ( در تلاش برای داشتن کم‌ترین زمان ممکن برای نگران کردن تکلیف زمانی که کار تمام شده‌است ) داشته باشد . به دلیل عدم قطعیت تصمیم‌گیری ، برخی افراد با gad مسئولیت تصمیم‌گیری به دیگران را از دست خواهند داد / مشغول نگهداری می‌شوند . بسیاری از مردم با gad سعی خواهند کرد که " همه روز حرکت کنند تا ذهن خود را شلوغ نگه دارند و از نگرانی اجتناب کنند . اگر همیشه با نگرانی‌های دیگر حواس خود را پرت می‌کنید ، وقت ندارید که به تمام چیزهای نامعلومی که در زندگی‌تان ایجاد می‌شوند فکر کنید . مشکل این استراتژی این است که خسته‌کننده است ، و نگرانی‌ها و افکار در مورد عدم قطعیت به محض اینکه سعی می‌کنید استراحت کنید ( برای مثال ، هنگام خوابیدن در شب ) .

روانپزشک امیتیس توکلی 



عوامل ریسک در ن و ن رایج‌تر است . با این حال ، پسران و مردان به طور فزاینده‌ای اختلالات خوردن و احتمالا ً مربوط به رشد فشارهای اجتماعی را توسعه داده‌اند .

Anorexia نیز در میان نوجوانان رایج است . با این حال ، افراد هر سنی می‌توانند این اختلال تغذیه را ایجاد کنند ، هر چند که در آن‌ها بیش از ۴۰ سال نادر است . نوجوانان ممکن است بیشتر در معرض خطر باشند چون تمام تغییراتی که بدن آن‌ها طی دوران بلوغ انجام می‌دهد . آن‌ها همچنین ممکن است با فشار همسالان خود رو به رو شوند و نسبت به انتقاد یا حتی نظرات عادی در مورد وزن و یا شکل بدن حساسیت بیشتری داشته باشند .

عوامل خاص خطر بی اشتهایی عصبی of از جمله : ژنتیک را افزایش می‌دهد . تغییرات در ژن‌های خاص ممکن است افراد خاصی را در معرض خطر بالاتر of قرار دهد . آن‌هایی که دارای بستگان درجه اول بودند - والد ، خواهر و یا کودک - که این اختلال را داشتند دارای ریسک بالاتری از anorexia بودند .

گرسنگی و گرسنگی . Dieting عامل خطر برای ایجاد اختلال تغذیه است . شواهد قوی وجود دارد که بسیاری از علائم of در واقع علائم گرسنگی هستند . گرسنگی بر مغز تاثیر می‌گذارد و بر تغییرات روحی ، انعطاف‌ناپذیری در تفکر ، اضطراب و کاهش اشتها تاثیر می‌گذارد . گرسنگی و از دست دادن وزن ممکن است روشی را که مغز در افراد آسیب‌پذیر کار می‌کند تغییر دهد ، که ممکن است رفتارهای غذایی محدود کننده را ادامه دهد و بازگشت به عادت‌های غذایی عادی را دشوار کند .

انتقال چه در یک مدرسه جدید ، خانه و چه در شغل ؛ یک جدایی رابطه یا مرگ یا بیماری یک فرد محبوب ، می‌تواند استرس عاطفی را به همراه داشته باشد و ریسک of را افزایش دهد .

پیش‌گیری , هیچ راه تضمینی برای پیش‌گیری از anorexia nervosa ندارد . پزشکان مراقبت‌های اولیه ( متخصصین اطفال , پزشکان خانواده و internists ) ممکن است در موقعیت خوبی برای شناسایی شاخص‌های اولیه of و جلوگیری از توسعه یک بیماری کامل باشند . به عنوان مثال , آن‌ها می‌توانند درباره عادات غذایی و رضایت از ظاهر در طول انتصاب‌های پزشکی روتین سوال کنند .

اگر توجه داشته باشید که یکی از اعضای خانواده یا دوست دارای عزت‌نفس پایین ، عادات رژیم غذایی شدید و نیتی از ظاهر ، صحبت کردن با او و یا در مورد این مسائل است . اگر چه ممکن است شما قادر به پیش‌گیری از یک اختلال در حال رشد باشید ، می‌توانید در مورد رفتار و گزینه‌های درمانی سالم‌تر صحبت کنید .

روانپزشک امیتیس توکلی 


افکار منفی


توصیف نحوه تفکر منفی بسیاری از افراد یک

شیوه منفی تفکر با افکار مزاحم و مزاحم را تجربه می‌کنند , اگرچه کسانی هستند که می‌توانند به سرعت از شر آن خلاص شوند . نحوه واکنش فرد به افکار بد و مقابله با آن , شدت افکار را مشخص می‌کند . افکار بد باعث رنجش کسانی می‌شود که در آن حالت ذهنی هستند . افکار منفی کنترل‌نشده می‌تواند به راحتی به موارد جدی از سلامت روانی , روانی و حتی جسمانی منجر شود . اگر این گیرنده‌ها در تمام عصب‌های بدن جذب و احساس می‌شوند , فرد را ضعیف می‌کند . در موارد بدتر , برخی از افراد از بیماری‌های شدید رنج می‌برند . به همین دلیل است که تفکر منفی با حالات اضطراب و افسردگی همراه است .

ظاهرا ً تصاویر ذهنی منفی و ایده‌های ناخوشایند منجر به تفکر منفی می‌شود . سپس به احساسات مرتبط می‌شود و از طریق اعمال ظاهر می‌شود . جلوه‌های دیگری از تفکر منفی وجود دارد که با توجه به عواملی مانند جاذبه تفکر و نحوه مدیریت آن متفاوت است .

بدترین حالت این است که وقتی افکار بد و ناخوشایند عمدتا ً ذهن را اشغال می‌کنند , احساسات منفی احساس می‌شود . با این حال , زمانی که این افکار غیرقابل‌کنترل هستند , همیشه گرایشی وجود دارد که فرد به اقدامات ناخوشایند و یا حتی خشونت متوسل شود . حالت آگاهانه ذهن , احساس گناه و ندامت را زمانی که وضعیت منفی به خاطر فشار افکار مزاحم رخ داده‌است , تزریق خواهد کرد . با این حال , این افکار منفی برای فرد خطرناک می‌شوند اگر احساس ناراحتی و آشفتگی در ذهن با توجه به حضور این افکار وجود ندارد . در عوض , فرد لذت و خشنودی را با افکار نفوذی که ذهن را پر می‌کنند می‌یابد . این نتایج بدترین حالت جنون و جنون است . با این حال , عوامل نقش‌آفرین در چنین شرایطی وجود دارند .

روانپزشک امیتیس توکلی



چگونه توقف کردن همه چیز ممکن است به سختی تلاش کند تا غلبه کند، با این حال ، در اینجا چند چیز وجود دارد که شما می‌توانید انجام دهید و این کار را برای شما آسان‌تر می‌کند .
در اینجا ۶ چیز وجود دارد که شما می‌توانید انجام دهید تا به شما کمک کند تا از تحلیل همه چیز دست بردارید .
۱. با خودتان صحبت کنید : از آن خارج شوید . از آن به خود آگاه شوید . اگر می‌توانید خودتان آگاه شوید ، باید بتوانید زمانی که در حال تحلیل و

تجزیه و تحلیل بیش از حد هستید و قادر به صحبت درباره خودتان باشید ، بتوانید تشخیص دهید . این می‌تواند به معنای تلاش برای توجه بیشتر به افکار و احساسات شما باشد.

اگر این کار را انجام دهید ، می‌توانید شروع کنید به دیدن زمانی که می‌خواهید و چرا . زمانی که شروع به دیدن آن کردید ، می‌توانید آگاهانه خود را از آن خارج کنید و سوالات خود را بپرسید .
سعی کنید در این لحظه بمانید و از خودتان سوالاتی مانند این بپرسید : " چه احساسی دارم ؟ آیا واقعا ً باید نگران باشم ؟ " چه کاری می‌توانم برای تغییر دادن احساسم انجام دهم ؟ " شما باید امید داشته باشید که با خودتان توجیه کنید ، درک کنید که چه احساسی دارید ، و خودتان را از فکر کردن با خودتان کنار بگذارید .
۲. همه چیز را به یک دیدگاه بازتر کنید ، گاهی اوقات می‌توانید احساس گیر افتادن در یک دام را داشته باشید؛ اغلب در یک دام گرفتار می‌شوید ، و می‌تواند بسیار ساده باشد که این چرخه را دور نگه دارید . زمانی که خود را در این تله آنالیز و تحلیل پیدا می‌کنید ، یک نفس عمیق بکشید و سعی کنید چیزها را به پرسپکتیو تبدیل کنید .
اگر می‌توانید از خودتان بپرسید " آیا این موضوع ۵ یا ۱۰ سال طول می‌کشد ؟ یا " آیا این موضوع در دراز مدت بر من تاثیر خواهد گذاشت ؟ " شما ممکن است بتوانید overthinking را متوقف کنید . این به این دلیل است که شما خودتان را منطقی می‌کنید که مشکل و یا وضعیت را توجیه کنید و در مورد آینده فکر زیاد کنید .
به طور معمول ، وقتی همه چیز را بررسی می‌کنیم ، در مورد چیزی است که در حال حاضر بر روی آن تاکید و یا نگران هستیم ، به طور معمول چیزهایی که در عرض چند سال مهم نیستند . قرار دادن چیزها در یک دیدگاه گسترده‌تر می‌تواند به شما کمک کند تشخیص دهید که شما بیش از حد نگران هستید و احتمالا ً وضعیت را افزایش می‌دهید .
۳. درک کنید که وقتی مردم فکر می‌کنند نمی‌توانید همه چیز را کنترل کنید ، معمولا ً روشی است که آن‌ها می‌توانند چیزهایی مانند افکار و احساسات خود را کنترل کنند. اما برخی چیزها اتفاق می‌افتند که خارج از کنترل ما هستند و این خوب است .
همیشه شرایط بد و خوبی در زندگی مردم وجود دارد و ما باید تشخیص دهیم که نمی‌توانیم همه اتفاقاتی که برای ما می‌افتد را کنترل کنیم ، ما فقط می‌توانیم نحوه واکنش خود به آن را کنترل کنیم .
وقتی مردم بیش از حد تجزیه و تحلیل می‌شوند ، معمولا ً هر احساس ممکن یا " چه اتفاقی " را نسبت به آینده تحلیل می‌کنند ، اما زمانی که شما درک می‌کنید که نمی‌توانید آینده را کنترل کنید ، ممکن است به شما کمک کند کنترل افکار خود را به دست بگیرید .

روانپزشک امیتیس توکلی


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها